مرحوم خویی از معدود فقهایی است که به طور چشمگیر آفاق مطالعات فقه شیعه را در دوران معاصر متحول نموده است. وی با اینکه محور پژوهش را متون کلاسیک فقه قرار داد، اما در ارائۀ رهیافتها، شیوهای تأثیرگذار را برگزید که بُنمایههای آن را دانش گسترده و عمیق او در علم حدیث، اصول و رجال تشکیل میداد. به طور طبیعی، مرحوم خویی در حوزۀ مدیریت اجتماع و تشکیل حکومت نیز علیرغم شرایط دشوار زمانهاش نظریهای متفاوت از اسلاف خویش ارائه داده که میتواند از ابعاد مختلف تبیین شود. به طور نمونه، یکی از زاویههایی که در این موضوع شایان تأمل میباشد، پیشبینی منابع مالی دولت و اهلیت آن در تملک اموال است. تا آنجا که به تراث فکری مرحوم خویی مربوط میگردد هیچ نمونهای مبنی بر پذیرش مالکیت دولت در آن مشاهده نمیشود. این نقطه یکی از چالشهای فقه سیاسی ایشان است که به نظر میرسد تحفظ تاحدودی بیش از اندازه بر ظواهر، مجال تکمیل یک نظریه را در این عرصه از وی سلب کرده است. افزون براین، استظهاراتی که پیامد آن نهادینه شدن انباشت ثروت در دست افراد است، بر محمل وفاداری تفسیر ظواهر متون نیز روشمند نیست. رویکرد مرحوم خویی در این باره، تداوم گفتمان مشهور است.