انتقال حقوق فکری نیاز جامعه بوده و رو به تزاید است. در میان عقود معین، عقد بیع به علت کثرت کاربرد و احکام خاص حاکم بر آن اهمیت ویژهای دارد. حال آیا میتوان انتقال این حقوق را در قالب عقد بیع گنجاند و احکام و آثار عقد بیع را بر آن مترتب ساخت؟ در بعد حقوقی، برخی حقوقدانان با ارائۀ تحلیلهایی قائل به انتقال این حقوق با عقد بیعاند، اما این نظر قابل پذیرش نیست، چرا که با توجه به مبنای قانونگذار و ماهیت این حقوق به روشنی میتوان نتیجه گرفت که مطابق قانون انتقال این حقوق در قالب بیع امکان نداشته و تنها در قالب صلح یا عقد نامعین مورد پذیرش است. در بعد فقهی، فقیهان معاصر با انعطاف و تغییر نظر، بالاتفاق حقوق را مال دانستهاند و این تغییر نگرش موجب شد تا به شهرت، انتقال حقوق را بیع بدانند.